بار دیگر ما
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۸ ق.ظ
همان وقت که مهاجرت آواره های مسلمان را توی بوق و کرنا کردند و آنجلا مرکل آمد جلوی دوربین اشک های یک دختر فلسطینی را تماشا کرد و آخرش گفت من نمی توانم اقامت تو را تمدید کنم، بعد دویچه وله که جهنم خدا بر او باد، خبر می زند که ما اصلاً در قوانین آلمان برای پذیرش مهاجر قانون داریم و آلمان ها خیلی مردم خوب و مهرپروری هستند... هی از مرز ترکیه و مجارستان فیلم گرفتند و کمپ ها را پایین و بالا کردند و تیتر زدند و بدبختی آواره های مسلمان را تو حلقوممان کردند... بدترش همان کودک سوری بود... همان که توی آب غرق شد... بچه ی ما بود که آب غرق شد اما آمدند از بچه ی غرق شده ی مان تیتر ساختند و گزارش فلاکت ما، ما مسلمان ها را رفتند و بعد باز هم توی مرزها کتک زدند...
خدا لعنتتان کند که برای پذیرفتن چند ده هزار مسلمان این طور ریپورت خبری می روید که از ترحم ماست که این ها زنده ماندند، بعد از آن طرف bbc گزارش وضعیت افغانستانی ها را در ایران می رود که نه چند ده هزار، که میلیون ها بودند در ایران، که وقت جنگ آمدند به ایران، که خودمان در بدترین شرایط بودیم و آمدند به ایران، که نمی گوید خیلی بهشان خوش گذشت، نه! اما عزت داشتند که برادر ما بودند در ایران...
همین حالا که رهبری دستور مدرسه رفتن همه شان، حتی مهاجرین غیرقانونی را داده که از سواد بازنمانند، خفه خون گرفته اند که خشم خدا دامنشان را بگیرد به زودی... همین ها که جز ذلت برای ما نخواستند و اگر نانی طرف مان انداختند، هزاربار ذلیل مان کردند...
حالا هم منا... حاجی ها... کشته های روی هم افتاده... بعد عکس آن ضحاک سعودی وقتی از قصرش جان دادن مردم را تماشا می کند... وقتی گزارش این ها را می دیدم، بی بی سی، من و تو، ایران وایر، صحنه هایی که انتخاب کرده بودند، عکس ها، تیترها، نریشن گزارش ها، خدا از تو نگذرد آل سعود، خدا بیش از این ذلیلت کند، که دشمن شادمان کردی...
حاجی ها که به بالاترین عزت رفتند و ان شاالله لبیک گویانند در قیامت اما خشم خدا بر او باشد هرکه را عزت مسلمان نگه ندارد، حتی اگر آن مسلمان خودش باشد...
پ ن1: دیروز، پریروز بود، یک فیلمی داشتم می دیدم از وضعیت اجتماعی در ایران، انگلیسی بود، و دهه ی هفتاد ساخته شده بود، بعد آمریکایی ها آمده بودند کامنت گذاشته بودند، و به آمریکایی بودنشان افتخار کرده بودند... همین!
پ ن2: یادم نمی آید عکس را کی و از کجا گرفتم، حوصله ی گشتن و پیدا کردن منبع هم ندارم، به همین خاطر تزئینی فرضش کنید.
برای همه ی مفقودین و خانواده های دل نگرانشان دعا کنید، چند روز است که گوششان به تلفن و چشم شان به در است...
۹۴/۰۷/۰۵
.
.
.
.
.
.
.
اللهم عجل لولیک الفرج...