ظهر تابستان شده، خواب زمستانی به خیر*
ما جایی هستیم که باید باشیم و این توافق، بیانیه، اصلاً لحظه به لحظه ی احوالات این روزها چیزی ست که خود خواسته ایم، خوب یا بدش هم فرقی نمی کند... کسی انکار نمی کند که قاطبه ی مردم در کشاکش مشکلات اقتصادی خواهان برداشته شدن تحریم ها بودند و بر مسئولان بود که کاری کنند در این جهت... کارهای زیادی می شد انجام داد که دولت قبلی در رآس آن و دولت فعلی بعد از آن در انجامش اهمال کرد که کار به مذاکره نکشد که انگش بر پیشانی مان بنشیند که تحریم ها ایران را از پای درآورد و آن ها را پای میز مذاکره کشاند، اما خب نشد! یعنی کسی کاری نکرد و در عوض آن ها که نباید حسابی پرکار بودند...
می شد رسانه ها و حزب اللهی های دوربین به دست و قلم زن که حالا یقه پاره می کنند که واانقلاب اسلامیا، وا مرگ بر آمریکا، وا شهدای هسته ایا و این ها... کاری کنند و چیزی که حالا برضدش شعار می دهند را پیش بینی و برای عدم وقوعش برنامه ریزی کنند، نمی گویم نکردند، اما حالا برآیند همه کرده ها و نکرده ها، خواسته ها و نخواسته ها، تصمیم ها و تردیدها، شده چیزی که حالا شده... عده ای راضی و عده ای دیگر ناراضی که اگر عکس این بیانیه هم قرائت می شد همین بود که بود!
بحث بر سر این نیست که این بیانیه چقدر به نفع و ضرر است، یا اصلاً آمریکا بر سر تعهداتش خواهد ماند یا نه، مسأله این است که ما مسئولیت خودمان را به اندازه ی فعالیت یا انفعالمان بر سر موضوعی که حق یا ناحق می دانیم، بپذیریم و قبول کنیم این چیزی بود که خودمان خواستیم حتی اگر این خواسته، کاذب هم بوده باشد. مردم راه حل مشکلات اقتصادی شان را برداشتن تحریم ها می دانستند، کسی هم راضی به ذلت ایران نبود، کسی راضی به عقب نشینی از حقوق خودش هم نبود حالا این که تعریف عزت و ذلت و حق و عقب نشینی و نسبت آن با تحریم و مشکلات اقتصادی چیست، چیزی بود که رسانه ها با هر منطقی که داشتند برای ما تعریف کردند.
انتخاب ها شد و شد آن چه شد و آن چه که ما خواستیم...
پ ن 1: برایم عجیب است که بعضی به آمریکا بیشتر اعتماد دارند تا محمدجواد ظریف و امثالهم...!
بامتنی که نوشتید موافقم
به نظر حقیر هم بعضی ها اصلا قبل از توافق تحلیلشان و موضع گیریشان اماده بود(چه موافق وچه مخالف)
امابه هر حال شد آن چه شد و آن چه که ما خواستیم...