شکواییه

مشکلی حل نشد از مدرسه و صحبت شیخ/ غمزه ای تا گره از مشکل ما بگشایی

شکواییه

مشکلی حل نشد از مدرسه و صحبت شیخ/ غمزه ای تا گره از مشکل ما بگشایی

شکواییه

اللهم إنّی اعوذ بک من نفسٍ لاتَشبع
و من قلبٍ لایَخشع
و من علم لایَنفع
و من صلاةٍ لاتُرفع
و من دعاٍ لایُسمع

با من آهسته تر باش

دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۴۲ ب.ظ

بنیان هرچه فلسفه ی فمینیستی بر باد است وقتی نمی توانند بفهمند که من در مواجه با چنین کُمدی، چه احوالاتی را تجربه می کنم...!



عنوان تا جایی که یادم می آید باید از نادرجانِ ابراهیمی باشد و کتاب "غزل داستان های سال بد"!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۱۸
عریضه نویس

نظرات  (۳)

۱۹ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۰۲ کمی خلوت گزیده!
خداییش! :))
پاسخ:
اوهوم
تو قول دادی بودی به مامانت نیلوفر..
چشماتو ببند، نفس عمیق بکش و از کنارش با آرامش رد شو..
پاسخ:
بله بله
:)
شما دعوتید به چالش بهار خوان!
http://afsarjavan.blogfa.com/post/142

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی